۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه

مافیای فیس بوکی

به راستی مافیای «مملکته داریم؟»، «فک و فامیله داریم؟»، «ایـــــران»، «پـــَـ نــه پـَـَــــ» و... در دست چه کسانی است؟

ماجرا را ساده تر هم میشود بازگو کرد:
حفظ و نگهداشت توده، موضوعی است که امروزه مورد توجه بیشتر اتاقهای فکر، نهادهای تصمیم گیری و سیاستمداران خرد و کلان واقع شده است.
خبرگزاریها، سایتهای اینترنتی، وبلاگها، شبکه های رادیوی
ی و تلویزیونی، روزنامه ها، مجلات و سایر ارگانهای اطلاع رسانی همواره تنها و تنها یک هدف داشته اند: «حفظ و نگهداشت توده».
در نگاه اول، میتوان چنین عنوان کرد که شمار بالای بازدیدکنندگان و مخاطبان نوعی شور و احساس را در هر انسانی بر می‌انگیزد. شور «در چشم بودن»، خواسته ایست در بشر با خاستگاهی کاملا ذاتی.
در نگاهی ژرفتر، در می یابیم که همین شور و احساس میتواند بسیاری از تاثیر پذیریهای اجتماعی و فرهنگی را نیز فراهم سازد.

در عصر حاضر، مهم این نیست که «حرف تو به گوش چند نفر میرسد». بلکه مهم آنست که «به چند نفر دسترسی مستقیم داری، تا به وقت نیاز حرفت را به گوششان برسانی».

برای نمونه، میتوان به افرادی همچون «لیدی گاگا» و «جاستین بیبر» اشاره نمود که بسادگی با دهها میلیون طرفدار در فیسبوک، از پرطرفدارترین شخصیتهای عصر حاضر محسوب می‌شوند. این در حالیست که هنرمندان بحق و حرفه ای بسیاری هم هستند که بدون طرفدار آنچنانی مانده اند. و در واقع، طرفداران همان توده‌ی مردمند که به وقت نیاز سرمایه گذاران، حرف شنوی خوبی از آنان از خود نشان خواهند داد.

در این بین، وجود این چنین مافیایی (البته در اشل خردتر) که امروز از طریق فیس بوک، ایرانیان را هدف گرفته، انسان را به اندیشه فرو می‌نشاند.

هیچ نظری موجود نیست: